سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دشمن آنند که نمى‏دانند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :530
بازدید دیروز :442
کل بازدید :2100239
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/7
5:15 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

 

برخی از پدیده ها در تاریخ انسانی از جایگاه ویژه ای برخوردار می شوند. از حد یک رخداد و خبر صرف خارج می شوند و به عنوان یک پدیده در جامعه ظاهر می شوند و به عنوان یک اندیشه در جاری زمان و مکان می مانند. این رخدادها و پدیده ها را نمی توان به چیزی همانند کرد. واژه ای که بتوان از آن یاد کرد و تاثیرات این چنین پدیده ای را با آن بیان نمود دشوار یاب و کمیاب است. برخی پیشنهاد می دهند که از آن با عنوان مکتب یاد کرد ولی آن چه این واژه را ناتمام می نمایاند این است که واژه مکتب مانند مکتب مارکسسیم و کاپیتالیسم از جهاتی به پدیده بودن و وجود تاریخی آن ناظر نیست. از سوی دیگر پدیده های مورد نظر، اندیشه ساز هستند و حتی می توان گفت جریان سازان مهمی هستند که جهت تاریخی امت و یا امت هایی را در زمان و پس از آن تحت تاثیر شگرف خود قرار می دهند و از سوی دارای برنامه و رویکرد عملیاتی در حوزه رفتارهای فردی، اجتماعی و سیاسی افراد یا جامعه یا جوامع ای هستند که از آن تاثیر می پذیرند. واژگان دکترین و یا مانند آن نیز از این گونه کاستی ها رنج می برند.

اما آن چه ما را وادار ساخت تا از واژه گفتمان بهره بگیریم، افزون بر تازگی و نوآمدی آن ، قابلیت های نهفته در این واژه است. هر کسی می تواند از این واژه با تصویر و ترسیمی که ارایه می دهد، ساختار جدیدی را بسازد و در آن قالب و شکل، محتوایی را بگنجاند. البته اگر متهم به زورچپانی نشویم، باید بگویم واژه ، این ظرفیت و قابلیت را داراست تا از آن معنایی که می خواهم، اراده کنم. در حقیقت مانند خشتی است که قابلیت ها و ظرفیت هایی داراست و تا پیش از آن که در عرف عام و یا خاص معنایی غلبه کند و به عنوان متبادر از واژه جا بگیرد، می توان از آن برای مقصود مورد نظر بهره جست.

هدف از واژه گفتمان به صورت اصطلاح خاص، بیان این است که ما با پدیده ای روبه رو هستیم که در زمانی رخ داده است و به عنوان یک اندیشه و نظریه و دکترین درحوزه های بسیاری تاثیر گذار بوده است و به عنوان یک عنصر و مولفه اساسی در حوزه های چندی حضور و نقش مهم و اساسی را ایفا کرده و می کند. به نظر می رسد که این عنصر به عنوان عنصر اساسی پایدار، با همه تغییرات فرهنگی و اجتماعی و تاریخی، باقی و آثار خود را در حوزه های اندیشه ، بینش و رویکرد به جا می گذارد.

هر چند که غدیر به عنوان یک مکان و یک رخداد تاریخی در عصر و لحظه ای خاص از زمان در بند زمان و مکان و تاریخ و لحظه است، ولی از جهاتی از همه آن ها جدا و منفک است. لحظه نه تنها آبستن ایجاد و یا بروز آن نیست، بلکه تنها می تواند آن را به عنوان آغاز، به شکلی ظاهری محدود و مقید سازد، ولی از نظر باطنی امری فر ا لحظه و فراتاریخی است و می توان آن را به عنوان اصلی بیرون از رخدادها بر شمرد.

این گونه است که ما از گفتمان غدیر سخن می گویم؛ البته با این تفاوت که محدود به لحظه، زمان، مکان و تاریخ نیست. به این معنا که گفتمان ها را می توان به دو دسته اساسی دسته بندی کرد: گفتمان هایی که هر چند عمومی و کلی و فراگیر هستند ولی در یک عصر تاریخی حضور و ظهور دارند، مانند گفتمان دمکراسی  و یا گفتمان پادشاهی؛ و دیگر گفتمان هایی که در محدوده زمان ، تاریخ و لحظه قرار نمی گیرند و هیچ یک از آن ها نمی تواند بندی بر پای آن و قید بر گردنش باشند. از این دسته گفتمان ها می توان به گفتمان اصلاحات و گفتمان عدالت اشاره کرد.

گفتمان غدیر اگر چه از زمان خاصی چون 18 ذی الحجه سال دهم هجری  و در مکان خاصی  چون غدیر خم در راه مکه و مدینه و با حضور اشخاص و شخصیت های به نامی چون رسول خدا (ص) و امیرمومنان (ع) شکل گرفت؛ ولی آغاز آن را باید به حضور انسان به عنوان خلیفه الله در زمین و مکان آن را نیز کره زمین و اشخاص آن را انسان های کاملی دانست که در قرآن به عنوان انوار طیب انسانی و کلمات وجودی الهی از آنان یاد می شود. کلمات وجودی که توبه آدم بدان پذیرفته شده است.

گفتمان غدیر، گفتمان حال و گذشته و آینده بشریت است. گفتمان غدیر،  همان خواسته ابراهیم است که پس از سال ها تلاش و مجاهدات و سربلندی از آزمون های سخت و دشوار چون ذبح اسماعیل و آتش نمرودیان و مانند آن، به آن رسید و دست یافت. گفتمان غدیر، همان امانت الهی است که آسمان و زمین آن را برنتابید . گفتمان غدیر، محتوای همه رسالت است که اگر آن را ابلاغ نکند نه تنها پیامبر (ص) ابلاغ رسالت نکرده است، بلکه رسالت همه پیامبران ابتر و بریده و ناتمام می ماند؛ و گفتمان غدیر، همان و همان و همان هایی است که در بسیار از آیات قرآن بدان به صراحت ، کنابه ، ایهام، اجمال و تفصیل پرداخته شده است. مگر نه این است که همه قرآن ، بسم الله است و همه بسم الله ، در بای آن خلاصه شده است و امامت نقطه معنا بخش وجودی آن باست. مگر نه این است که همه آیات، تصریف یک حقیقت هستند و همه حقیقت، نور وجود محمدی است که باطن آن را نور علوی تشکیل می دهد. و مگر نه این است که ...و و

گفتمان غدیر، آغاز امامت انسان بر همه هستی را می نمایاند و نشان می دهد که انسان چیست و از کجا آمده و به کجا می رود ؟ گفتمان غدیر، هم راه است و هم مقصد است و هم مقصود.

اگر دین اسلام و قرآن و پیامبر (ص) و پیامبران پیشین و امامان معصوم (ع) و علمای صالح امت این اندازه از غدیر می گویند از آن رو ست که هویت همه دین و بنیاد همه اسلام این کلمه وجودی و حقیقت خالص الهی است که در غدیر صورت تجلی یافته است.

انسان به گفتمان غدیر، خود را در راهی دیگر قرار داد. راهی که پایان آن سربلندی انسان و انسانیت است. از زمانی که غدیر تجلی یافت ، فرشتگان آسمان نفس راحتی کشیدند و زمین به خود بالید که قرارگاه خلیفه الهی شد. خلافت و دین اسلام که تلاش همه پیامبران از آدم تا خاتم بود، به بار نشست و میوه داد. کاشت و داشت پیامبران و فرشتگان و زمین و زمان در آن لحظه تاریخی به بار نشست و انسان و انسانیت به برداشت این ثمره چشم امید دوخت. از آْن زمان است که خلافت انسانی تضمین شد و زمین امید به آبادانی یافت و ماموریت آدم در زمین به پایان رسید و ابلیس (آن رانده شده درگاه الهی) نومید گشت.

گفتمان غدیر، تجلی اسم اعظم بر زمین و مظهریت یافتن ربوبیت در قرارگاه زمین است؛ و این گونه شد که خداوند بر زمین وزمان فخر فروخت و تبارک الله احسن الخالقین، مفهوم و معنا یافت.

غدیر، چاه آبی است که در جاری زمان جاری شد و در عرصه هستی همگان را سیراب کرد. فرشتگان در آب غدیر علم و جنیان هدایت و انسان خلافت را یافت. هر کس از این رویای صادقه تعبیری کرد و از آن تعبیر خود خشنود شد و بر پایه ظرفیت و ظرف وجودی از آن بهره برد. انسان بر عرش نشست و از فرش گذشت ، آب را مایه حیات طیبه و زندگانی جادوانه یافت و فریب شیطان را وعده خوبان تفسیر کرد . به غدیر، هم به بندگی و عبودیت جاودانگی دست یافت و هم ملک و سروری بر کائنات را . ابلیس، آن را مایه نیستی خود یافت و زقوم و حمیم دوزخی معنا و تفسیر کرد و خود را در چاه ویل جست و جو کرد؛ و زمین از آن، آبادانی و جنیان رهایی فهمیدند.

گفتمان غدیر، یک پدیده تاریخی نیست؛ یک حقیقت ابدی است که اول، کلمه بود و آخر، کلمه بود و جز کلمه کسی نبود و آن کلمه، خدای غدیر بود.

 


85/10/16::: 7:33 ع
نظر()